روزبه واحدی پور

دانلود فایلهای مرتبط با دروس و سایر فایلهایی که برای مخاطبان خود روی اینترنت قرار می دهم.

قسمتی از شعر «چاوشی» از مهدی اخوان ثالث:

بسان رهنوردانی که در افسانه ها گویند،

گرفته کوله بار زاد ره بر دوش،

فشرده چوبدست خیزران در مشت،

گهی پر گوی و گه خاموش

در آن مهگون فضای خلوت افسانگیشان راه می پیمایند،

ما هم راه خود را می کنیم آغاز.

                              ***

سه ره پیداست،

نوشته بر سر هر یک به سنگ اندر

حدیثی کَش نمی خوانی بر آن دیگر.

نخستین راه نوش و راحت و شادی،

به ننگ آغشته اما رو به شهر و باغ و آبادی.

دو دیگر راه نیمش ننگ، نیمش نام،

اگر سر بر کنی غوغا و گر دم در کشی آرام.

سه دیگر: راه بی برگشت، بی فرجام.

                             ***

من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است،

بیا ره توشه برداریم،

قدم در راه بی برگشت بگذاریم،

ببینیم آسمان «هر کجا» آیا همین رنگ است؟

 


گزارش تخلف
بعدی